قره باغ در گذرگاه تاریخ
نویسنده:
صمد سرداری نیا
امتیاز دهید
در این اثر سعی شده تاریخ قرهباغ ـ ولایتی در جمهوری آذربایجان که اکنون به اشغال داشناکهای ارمنی درآمده از دیرباز تا کنون بررسی شود.
به تصریح نگارنده: "در ادوار باستانی، در قراباغ، شهرهای متعددی بنا شده بود. برخی از آنها با کاربرد نظامی احداث گردیده و بعضیها بر سر راه تجارتی، نقش منطقهای ایفا میکردند، چندتای آنها اقامتگاه حکمرانان گردیده و برخی نیز به مراکز صنعتی تبدیل شده بودند. لکن در این میان، شهرهایی هم تمام خصوصیات ذکر شده را دارا بودند. یعنی هم اقامتگاه، هم دژ نظامی، هم کانون تجارت و هم مرکز صنعتگری بودهاند. یکی از آنها شهر بردع است."
بیشتر
به تصریح نگارنده: "در ادوار باستانی، در قراباغ، شهرهای متعددی بنا شده بود. برخی از آنها با کاربرد نظامی احداث گردیده و بعضیها بر سر راه تجارتی، نقش منطقهای ایفا میکردند، چندتای آنها اقامتگاه حکمرانان گردیده و برخی نیز به مراکز صنعتی تبدیل شده بودند. لکن در این میان، شهرهایی هم تمام خصوصیات ذکر شده را دارا بودند. یعنی هم اقامتگاه، هم دژ نظامی، هم کانون تجارت و هم مرکز صنعتگری بودهاند. یکی از آنها شهر بردع است."
آپلود شده توسط:
mtabrizi
1394/04/14
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قره باغ در گذرگاه تاریخ
بخش تاریخی درباره «تاریخ قرهباغ از سدههای میانه تا دوره مدرن» است که باید از کتب تاریخی استخراج شود که متاسفانه نویسنده در این باره خوب عمل نکرده است.در تواریخ دوره میانه و آثار جغرافیایی و بعضی سفرنامهها اطلاعات خوبی درباره قرهباغ و حدود و ثغورش موجود است که در کتاب حاضر به هیچ کدام از آنها اشارهای نشده است. نویسنده به طور محسوسی به دلیل فقدان مستندات در فصول مربوط به این بخش،حاشیه میرود.به عنوان مثال در ذیل عنوان «قرهباغ در عهد صفویه» اساسا هیچ اطلاعاتی درباره قرهباغ ارایه نمیشود و صرفا اطلاعاتی عمومی درباره سلسله صفویه درج شده!در حالی که تواریخ صفوی حاوی اطلاعات مهمی در این مورد هستند.این روال در دوره افشار و زند و به خصوص در دوره جنگهای ایران و روس ادامه پیدا میکند.معدود پانویسهای بخش تاریخی هم چنگی به دل نمیزند و مرحوم سردارینیا با توجه به امکانات محدود آن دوران احتمالا به منابع دست اول دسترسی نداشته فلذا از منابع خوبی بهره نگرفته است.
مولف در بخش دوم یا همان بخش ژورنالی،گفتارهای پراکنده شفاهیای که در سالهای نخستین پس از فروپاشی شوروی در افواه عمومی جمهوری آذربایجان میگشت را به شکل مکتوب در آورده که برای هیچکدام از این روایتها هیچ سندی ارایه نکرده است.اگرچه ممکن است بخشهایی از این روایتها صحیح باشد اما ارایه روایت بدون استناد در علم تاریخ مردود است. به خصوص که بسیاری از این روایتها در آن زمان با مبالغه،شایعه،سانسورهای گزینشی و جوسازیهای حزبی همراه بود.
طبق معمول، شاهد عظمتطلبی متوهمانه به شکل قومی و تاریخی هستیم، کافی است یک اسلام گرا هم پیدا بشه و ادعا کنه این کشورها متعلق به امت اسلام است تا مجموعه ذهن خاورمیانه ای کامل بشه!
تا جایی که به ایران مربوط است، کنترل این مناطق رو در جنگ های ده ساله با روسیه و عهدنامه گلستان از دست داد. از آن زمان هم بیشتر از 200 سال گذشته.
"امپراتوری تورک" هم که اصلا نمیدانم چی هست؟!
متاسفانه این دو کتاب در فرمت الکترونیکی موجود نیستند، فعلا باید صبر کرد.
ارمنستان ، جمهوری باکو و ... همه استانهای جدا شده از ایران بزرگ هستند.
آذربایجان تُرک نیست . ترک زبان(شده) است. ترک یک تیره از نژاد زرد است. آذربایجان هرگز زردپوست نبوده که پیرو آن بتواند تُرک باشد.
- تالشان (از دوره صفویه تا پایان جنگ دوم ایران و روس)، ویرایش دوم، انتشارات وزارت امور خارجه، 1384، شابک 9643613267
- دو رساله و دو گزارش تالش شمالی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1390، شابک 9643613267
چطوری دو کتاب دارای یک شمارهی شابک هستند؟![/quote]
دومی، 9789642834334 است. ممنون
- تالشان (از دوره صفویه تا پایان جنگ دوم ایران و روس)، ویرایش دوم، انتشارات وزارت امور خارجه، 1384، شابک 9643613267
- دو رساله و دو گزارش تالش شمالی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، 1390، شابک 9643613267[/quote]
چطوری دو کتاب دارای یک شمارهی شابک هستند؟!